-
دیوانه از تمام ِ هجوم ِ تاریخ
حافظه ی پروانه یی ست
دور ِ خورشید های آبی
که چشم های تو اند
و پروانه های دیوانه نعره می کشند
و پوسته ی سلول ِ خورشید ها
می لرزد و ُ نور
می افتدد
-
شکوه ِ نور از یک قطره می افتدد
وُ متلاشی می شود
تمام ِ تَن ِ نور
تمام این دایره های سرخ - آبی - سپید
که در هفت رنگ و ُ هزاران غبار ِ دیوانه
تبار ِ شعر پذیرفتند
متلاشی می شوند تا
کلمه ی اول بیاید
تا بچرخد ُ از تن بریزی
از تمام ِ امتداد هندسه
در رَگ ِ جاری
آبی بی جهت
قدر ِ دیوانگییی در
حافظه ی توست
که در آیینه می افتدد و ُ از خاب ها رجعت می کنی
-
این ها
همه ی این شکستن ها یک خاب است
همه ی این آغوش ها
فراموشی ها و زمان
یک خاب ِ کوتاه است
یک لحظه از مخیله ی یک پرواز
یک پروانه
وَ خفگی ِ در خورشید های آبی
کاملن آبی ِ آبی ِ آبی ْ
-
-
برای حمید و مرغ میناش.
زیباهای شکل ِ پرواز.
نوج...برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 139