اول

ساخت وبلاگ
تصاویر آیینه های شکسته یک به یک جمع شود و صورتی گیرد از امثال نور رنگین کمان.

هر رنگ شخصیتی دارد از سرخ و بنفش و نیل. وقتی همه توحید شود،در آیینه جهان است از تو و تو آیینه ای هستی از اشکال جهان.

همه را به یک حد می یابی در غایت و همه در وجود است.آنچه به ابر می خوانی که به نور،همه رنگ در یک شود به بی رنگی و زلال و آنچه از آمد و رفت هاست پایانی نیست که حق بی شمار اصناف دارد و صورتی در رفت نیست که جهان زاینده همواره به میلاد شکلی دیگر از رفتن هاست،پس به هیچ رفتی غم نیست،مگر غم جهان بعد که نیستند و جمال نور روی حق هست تا شکل دهد دلتنگی ها را به فراخ قلبی.

پس آنچه را گذرد غمی نیست و همه چیز گذراست در یک واحد که عشق. آنچه عشق جز عشق به نور باشد و چیزی نبیند و سایه ایی ندارد.

به همان نقلی از درون که عشق حقیقت سایه ندارد.

پس حتی عشق زمین هم که گاه سایه گیرد و سایه هم فرزند نور است،صورتی از نور است،پس باید صیقل بیند تا آیینگی:

        پس 

آدمی از عشق است.

از جوهره و درون.

این درون دری دارد به معرفت و دل.

و این معرفت تماما در سینه یا تماما در عقل نیست.

به نیمه ایی از عقل و به نیمه ایی از دل.

از مراقبه تا رهایی.

                                                       از ابتدا تا آغاز 

                                                       29_1_96

+ نوشته شده در  پنجشنبه سی ام آذر ۱۳۹۶ساعت 17:51  توسط راستین خواجوی نوری  | 
نوج...
ما را در سایت نوج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rastinkhajavi بازدید : 137 تاريخ : شنبه 9 دی 1396 ساعت: 23:46